در اين كتاب كه نوشته يك ژ نرال انگليسي است برخي از خاندان و فاميل ها و محل زندگي انها مستند نيست در اين كتاب محل زندگي خاندان خواجه داد سد كي است اين در حالي است كه اين محقق به احتمال قوي از شيوه مصاحبه نه مشاهدات عيني بهره گرفته است چراكه خاندان خواجه داد با ريشه طولاني به قدمت تاريخ سيستان هويت دارند و محل سكونت اوليه خدنگ بوده بعدا روستاها ي اسكل و بنجار و اماميه نهور و ده ارباب است و از ساكنان اوليه و بوجود اورندگان روستاي ژاله اي هستند اميد واريم قشر تحصيل كرده بدانند كه دچار سر در گمي نشوند بنا بر اظهار بزرگان 2 خانوار خواجه داد در روستناي سدكي نمي توانتد مبين وجود مبداء باشد ناظر - ناظري - اله ري --صابر - ازاد -ازاده - نيكوكار - بر دبار - عليزاده - عيسي زاده --عارفي--مهماندوست -كشتگر - حاضر - عزيزي -وحيدي -فرزاد مقدم -عاقل-مري خواجه داد همه و همه خواجه داد هستند و در نهور اسكل و ساير روستا ها زندگي مي كنند
از منظر قانون اساسي نيزنقش رهبري ، هدايتگري و تبيين خطوط كلي حركت نظام و نظارت بر اجراي آنهاست و تحقق آنها وظيفه هر بخشي در حوزه مربوطه است . در مورد حدود اختيارات رهبرى نسبت به كل نظام، قانون اساسى چهار وظيفه مهم را بر عهده رهبر گذاشته كه عبارت است از:
1. تعيين سياست هاى كلى نظام جمهورى اسلامى ايران پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام؛
2. نظارت بر حسن اجراى سياست هاى كلى نظام؛
3. حل اختلاف و تنظيم روابط قواى سه گانه؛
4. حل معضلات نظام كه از طريق عادى قابل حل نيست از طريق مجمع تشخيص مصلحت نظام.قانون اساسىجمهورى اسلامى ايران، اصل 110. بر اين اساس، وظايف وا ختيارات مقام معظم رهبرى در ارتباط با مسائل كلى كشور و سياست گذارىهاى كلان آن است و ايشان دستورالعملها و رهنمودهاى لازم را ارائه و بر حسن اجراى سياست هاى كلى نظارت دقيق و مستمر دارند. درباره مشكلات و نارسايى هاى موجود در جامعه، به مسؤولان تذكرات و هشدارهاى لازم را مى دهند و از طريق آنان مسائل را پيگيرى مىكنند. بيانات مقام معظم رهبرى به خوبى بيانگر اين موضوع است: «عدهاى سعى مىكنند ولايت فقيه را به معناى حكومت مطلقه فردى معرفى كنند! اين دروغ است. ولايت فقيه -طبق قانون اساسى ما نافى مسؤوليتهاى اركان مسؤول كشور نيست. مسؤوليت دستگاههاى مختلف و اركان كشور، غيرقابل سلب است. ولايت فقيه، جايگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگيرى از انحراف به چپ و راست است. اين اساسىترين و محورىترين مفهوم و معناى «ولايت فقيه» است. بنابراين ولايت فقيه نه يك امر نمادين و تشريفاتى محض و احياناً نصيحت كننده است -آن طور كه بعضى از اول انقلاب اين را مىخواستند و ترويج مىكردند [و] نه نقش حاكميت اجرايى در اركان حكومت [را] دارد؛ چون كشور مسؤوليت اجرايى، قضايى و تقنينى دارد و همه بايد بر اساس مسؤوليت خود كارهايشان را انجام دهند و پاسخگويى مسؤوليتهاى خود باشند.... در اين مجموعه پيچيده و درهم تنيده تلاشهاى گوناگون، نبايد حركت نظام انحراف از ارزشها و هدفها باشد! نبايد به چپ و راست انحراف پيدا شود! پاسدارى و ديده بانى حركت كلى نظام به سمت هدفهاى آرمانى و عالىاش، مهمترين و اساسىترين نقش ولايت فقيه است