یک ملت باید احساس شخصیت کند و برای خود فلسفة مستقلی داشته باشد تا بدان تکیه کند .تنها عاملی که موجبمیشود یک ملت از هم گسسته نشوند ،این است که شخصیت خودش را نبازد .هر مملکتی باید حساستغنا وبینیازی نسبت به ملت دیگر داشته باشد. اینکه فکر کنیم هر چه فرنگی (انگلیسی) فکرمیکند همان درست است یعنی شخصیت باختگی، یعنی نداشتن استقلال فکری و . . . .حسن و عیب مردم ایرانحسن مااینکه در مقابل حقیقت ،تعصب کمی داریم و شایدمیتوانیم بگوییمبیتعصب هستیم؛ یعنی اگر یک حقیقت را درك کنیم و صحت آن راتشخیص بدهیم سریع در مقابل آن تسلیممیشویم .عیب ما در این است که در مقابل حماسه ها و ارکان شخصیت خود، پایبند نیستیم .یعنی با یک حرف پوچ سریع اعتقاد خود را از دستمیدهیم و آن را رهامیکنیم .هیچ ملتی به اندازه ما نسبت بهشعائر خودشبیاعتنا نیست .شما هندی ها، ژاپنیها و اعراب را ببینید که مانند ما مشرق زمینی هستند ولی در مقابل هیچ ملتی تسلیم نیستند .یک هندی مانند «نهرو »که یک سیاستمدار بزرگ هندی بود، همه جا با لباس هندی خودشمیرفت اما ما ایرانیها نگاهمان به فرنگی است .اگر او به گونهای لباس بپوشد ما از او بدترش رامیپوشیم، سعیمیکنیم خط خود را، فکر خود را، کتب خود را و . . .را عینا برابر با فرنگیها کنیم .این هم عیب ما است