سال جلوتر در روستای اسکل میر عباس کلانتری در شمال اسکل باغی داشت که انگلیسی های ساکن سیستان از طراحی و گونه های کشت شده در تعجب شدند اسم این باغ در اکثر کتب و مقالات آمده است اما عزیزان انگلیسی ها از میر عباس اطلاعات کشت و طراحی می خواستند اما میر عباس کلانتری با آنها مبارزه می کرد به طوری که فر ماندار وقت هم از این اقدامات می ترسید از او می خواستند سیستان را رها کند و هر چه امکانات بخواهد در لندن به او می دهند ولی از سیستان بر ود به اذعان بزرگان میر عباس می گفت اجنبی کلاه فرنگی نمی تواتند بر سرم کلاه بگذارد سیستان وطنم است سیستان سرزمینم است ولی بعد ها میر عباس را با شرایط خاص اجتماعی و خانوادگی در گیر و توسط همان شرایط بو جود امده متاسفانه راویان می گویند از دنیا رفت حال مراقب باشید دشمن دشمن است